عشق به کتاب و ترس از بین رفتن فرهنگ مطالعه در بدخشان «گیتی فرح» دختر 25 ساله را واداشت تا با هزینه شخصی و کمکهای بیدریغ خواهرش «اروانوس» کتابخانهای در این ولایت تاسیس کند. گیتی فارغالتحصیل طب معالجوی است و روزی که از ولسوالی بهارک بدخشان برای خریدن کتاب به شهر فیضآباد، مرکز این ولایت رفت متوجه شد که شهر تغییر کرده و کتابفروشی و کتابخانهها حال و هوای سابق را ندارد. او میخواست برای خواهر ۱۵ سالهاش اروانوس کتابهایی از چخوف، امیلی برونته و دافنه دوموریه بگیرد اما دست خالی برگشت. امارت اسلامی بر افغانستان حاکم شده بود و دغدغهی مردم نیز به پیدا کردن نان یا راهی برای فرار خلاصه میشد و این وضعیت برای گیتی و فرح که عشق خواهرانه به کتاب دارند قابل تحمل نبود. گیتی میگوید که عشق او و خواهرش به کتاب و مطالعه سیریناپذیر است. گیتی برای اورانوس کتاب میخواند و هیچ چیزی با اهمیتتر از این برای آنان نیست. اورانوس وقتی که کودک بود در اثر یک بیماری نادر، بینایی چشمانش را کاملا از دست داد. اورانوس بعدها راهی دانشگاه شد تا طب معالجوی بخواند و راهی برای بازگرداندن بینایی چشمان خواهر پیدا کند. عدم دسترسی به مراکز پزشکی معیاری و دور دست بودن منطقهای که گیتی در آنجا بزرگ شده باعث شد که اورانوس بیناییاش را از دست بدهد و حالا عدم دسترسی به کتابخانه چیزی نیست که گیتی را متوقف کند. او آنچه که در ذهن دارد را برای خواهرش اورانوس بازگو میکند: «اورانوس بیا کتابخانه باز کنیم.» گیتی میگوید: «وقتی فیضآباد رفتم هیچی مثل قبل نبود. هیچ امیدی از فرهنگی بودن مردم دیده نمیشد. این وضعیت حالم را خراب میکرد و با خود فکر میکردم آدمهای فرهنگی و کتابخوان ب, ...ادامه مطلب