مهساامینی، دختر جوان ۲۲ ساله روز سهشنبه هفته گذشته در تهران، پایتخت ایران به دلیل «بدحجابی» از سوی پولیس مذهبی این کشور بهشدت شکنجه شد و بعد از چند روز مراقبتها در شفاخانه جان باخت.
قتل مهسا امینی توسط پولیس مذهبی ایران با موجی از واکنشها در داخل و خارج از ایران همراه شده است. عکسهایی از مهسا در میان کاربران افغانستانی شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و در این واکنشها ماموران امر به معروف طالبان با پولیس مذهبی ایران (گشت ارشاد) مقایسه میشود که ماموریت و کارنامهای گویا یکسانی دارند.
از دیروز تا اکنون موجهای پیهم اعتراضها با شعارهای ضدحکومتی در ایران راهاندازی شده است. اعتراض در خیابان آرژانتین تهران، اعتراضات شبانه از پشت بام خانهها، اعتراض در داخل و اطراف شفاخانه و اعتراضات در قبرستان.
در ویدئوهای منتشر شده، معترضان شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «بیشرف… بیشرف» را سر میدهند. هنرمندان ایران و نیز افغانستان به این قتل «وحشیانه» واکنش نشان دادهاند و برخی از چهرههای سیاسی ایران و خارج از این کشور نیز آنرا محکوم کردهاند.
علی مطهری، نایبرئیس پیشین مجلس ایران با اشاره به ماجرای ضرب وشتم مهسا امینی به دست ماموران مذهبی ایران به پایگاه خبری جماران گفته است: «حوادثی مثل ماجرای مهسا امینی چهرهی طالبانی از ما به دنیا نشان میدهد.»
جمهوری اسلامی ایران به دلیل اقدامات افراطی اسلامگرایانه شدیدا مورد انتقاد نهادهای حقوقی و سازمانهای حقوق بشری قرار دارد.
واکنش دو شاعر افغانستان:
وحید بکتاش، شاعر افغانستان در واکنش به قتل مهسا امینی نوشته است: “یک حکومت فاسد و ستمگر در همسایگی ما وجود دارد که هیچ وقت دست از کشتن شهروندانش برنمیدارد.»
کاوه جبران، روشنفکر فعال، شاعر و نویسنده افغانستان نیز به قتل مهسا امینی واکنش نشان داده و نوشته است: «شما از روی شرط یک کشور را نشان بدهید که متولی دین، متولی امور سیاسی و اجتماعی نیز باشد و جنایت نظاممند در آنجا صورت نگیرد. ساختار ذهن ملا بر دوگانهٔ کفر و الحاد شکل گرفتهاست. این ساختار، وقتی از آن ذهن مریض بر تمام ساحات اجتماعی نفوذ میکند، تمام جهان را بر مقیاس دوگانهٔ سیاه و سفید میسنجد. بدترین جنایت را در حق انسان روا میدارد اما مکافاتش را به خدا حواله میکند. این اندیشهٔ مریض وقتی به عرصهٔ اجتماعی نشأت میکند، قاتل فعال است، هیولای تمام عیار که از خون انسان به هر بهانهیی تغذیه میکند. بیحجاب باشی میکشدت، بادهنوشی کنی میکشدت، سکس کنی میکشدت و… تازه این عرصهها مناطق ممنوعهاند که خشم هیولایی به نام ملا و پیروان فریبخوردهاش را فورانی میسازد، تو را حتی به دلیل یک اعتراض ساده نیز میکشد. چون در ستون قدرتش رخنه وارد میشود و ساختار دوگانهٔ اقتدار را لرزان میسازد. مغز این جماعت، از سیدقطب و خامنهیی تا ملاهیبتالله با چنین روشی جهان را ساختار میدهند. به جز خویشتن و لشکری از مومنان کوری که فقط تقلید و تمکین بلندند، دیگران سزاوار مرگاند. هنوز هم میگویید: چرا سکولاریسم!»