با افزایش آمارهای نقض حقوق بشر، به ویژه نقض حقوق زنان و اعمال محدودیتهایی که در جریان دو دهه گذشته سابقه نداشته، بسیاری از بیعدالتیها مجال آشکار شدن پیدا نکرده است. تازه آنگاه که رسانههای خارجی موفق میشوند گزارشگری به اطراف و اکناف افغانستان بفرستند آگاه میشویم که مردم از فرط گرسنگی بجای نان، داروی خوابآور میخورند و دختران خردسال چگونه برای سیر کردن شکم اعضای خانوادهشان به فروش گذاشته میشوند.
روزنامه پرتیراژ ساندینیوز گزارش تکاندهندهای منتشر کرده و وضعیت کلی افغانستان بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱ را مرگتدریجی یک ملت توصیف کرده است.
در این گزارش میخوانیم که مردم ابتدا وسایلشان را فروختند. ظرفها، پتوها و تشکهایشان را روی پارچهی پینهبسته در کنار جادهها بخاطر فروش پهن کردند، سپس به فروش کلیهها و گردههایشان روی آوردند.
در گزارش آمده است که مردم در افغانستان بخاطر زندهماندن زخمهای واضحی را روی شکمهای خود باقی گذاشتند اما کسی متوجه مرگ تدریجی که میلیونها انسان را بهکام نابودی میکشاند نشدند.
بعد از آن دختران مجبور به ازدواج شدند. ازدواجهای زیر سن افزایش یافت و مردان قبلیهگرای پیر، دختران خردسال را خریدند و با آنان ازدواج کردند. همزمان با این، مرگ و میر مادران افزایش یافت و در بسیاری از نقاط دوردست افغانستان دسترسی زنان به درمان و نهادهای صحی کاهش یافت. افغانستان در لیست کشورهای مرگبار برای امدادگران بینالمللی قرار گرفت و شکافهای جنسیتی و قاچاق انسان از جمله مواردی بود که افغانستان را بار دیگر به عنوان یک جامعهی سیاه و فرو رفته در تاریکی به نمایش گذاشت.
پس از آن دختران خردسال بخاطر سیر کردن شکمهای گرسنهی دیگر اعضای خانواده به قیمتهای ۱۰۰ هزار افغانی تا ۲۰۰ هزار افغانی به فروش رسید و سنت دیرینهای زنستیزی که در سالهای اخیر کمرنگ شده بود بار دیگر اوج گرفت و زنها بخاطر شکایت و دستیافتن به حقوقشان و اجرای عدالت مانند دههی نود خود را تنها یافتند.
حالا اما طبق گزارش روزنامه ساندینیوز، بعضیها آنقدر مستاصل هستند که به بچههایشان آرامبخش میدهند تا از گرسنگی بخوابند. در این گزارش آمده است که بدترین وضعیت ممکن این است که همه در مورد عمق تاریک این فاجعه طوری صحبت میکنند که انگار عادی هستند.
در گزارش آمده است که بدور از کانون توجه بینالمللی، یک فاجعه در حال آشکار شدن است و مرگ تدریجی یک ملت که بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱ آغاز شده بود اکنون به آنجایی میرسد که پنهان کردم یا نادیده گرفتن آن غیر ممکن میشود.
مغازهها و دکانهای کابل مملو از اشیا و محصولات فراوان است و دستفروشان خیابانهای شهر ممکن است با انارهای مرغوب تزئین شده باشد اما به سختی کسی پیدا میشود که پول داشته باشد.
پیش از این گزارش شده بود که مردم در برخی از نقاط افغانستان علف میخورند و همچنان در گزارش تصویری از زندگی خانوادهها در شهرک اتفاق غرب کابل آمده است که بسیاری از باشندگان این شهرک نانهای قاق را کیلویی میخرند تا از گرسنگی نمیرند.
در کنار این، گزارش تحقیقی رسانهی زن تایمز نشان میدهد که نقض حقوق بشر در لایههای خشونتباری منجر به تجاورهای گروهی و قتل دهها تن از دختران معترض در بلخ شده است.
گزارشهای اخیر نیز از تجاوزهای گروهی به دختران دانشآموز در کابل و تجاوز گروهی به اعضای یکخانواده در پنجشیر حکایت دارد.
داستان ایرانی...
ما را در سایت داستان ایرانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 8 آذر 1401 ساعت: 3:39