امنیتخانوادگی چیست؟ و رویکار آمدن طالبان چگونه بر امنیت، آسودگی و اطمینان در خانوادهها تاثیر منفی برجای گذاشته است؟
امنیت خانوادگی بر سه محور کلیدی استوار است که اطمینان، آسودگی، و دوری از خطر را شامل میشود. اما مردم در افغانستان به ویژه اعضای جوان خانوادهها می گویند که عنصرهای امنیت خانوادگی بعد از رویکار آمدن طالبان دگرگون شده است.
فرهاد، عضو ۲۴ ساله یک خانواده در بامیان میگوید که بعد از رویکار آمدن طالبان دچار مشکلات روحی-روانی شده و به این منظور خانواده اش را به قصد ایران ترک کرده است. خانواده شش نفرهی فرهاد اکنون هیچ راه درآمدی ندارند جز همان ماهیانهی اندکی که فرهاد با کارهای طاقتفرسا از ایران روان می کند.
او در پیامی به خامه پرس نوشت: «من خانواده ام را ناامین توصیف میکنم چون نه آسودگی داریم، نه آزادی نسبی که خواهرانم تحصیل کنند و نه امنیت لازم که مادرم به کارش برگردد. حتی اطمینان نسبت به هم را در خانواده از دست دادهایم و مشکلات فقر در این شرایط از هر نظر تاثیرگذار بوده است.»
عاطفه، مادری که ۲ فرزند دارد و در کابل زندگی میکند به مناسبت ۱۵ می (روز جهانی خانواده) گفت: برای داشتن یک خانوادهی ایمن لازم است که همه در کنار هم باشند و اطمینان لازم وجود داشته باشد که سایر اعضا خوب پیشرفت میکنند. اما به گفته او «در خانواده ما همه کنار هم نیستند، چون شوهرم مجبور بود کشور را ترک کند.» او از آیندهی فرزندانش مطمین نیست و این بزرگترین نگرانی او است که مجبورش میکند خانوادهاش را «ناایمن» توصیف کند.
زهرا، دختر جوان یک خانواده ۴ نفره در کابل است و در یک مصاحبهی حضوری به خامه پرس گفت که رویکار آمدن طالبان آنها را مجبور کرده تا خانهی خودشان را ترک کنند در خانه ای اجارهی به زندگی ادامه دهند. به گفته او اولویتهای خانواده تغییر کرده و برادرش مجبور شده که کشور را ترک کند. زهرا میگوید: سطح خوشحالی، آسودگی و رضایتمندی در میان اعضای خانواده «به شدت» کمرنگ شده و هیچ کس از آیندهای که در پیش دارند مطمین نیستند.
مریم، عضو یک خانوادهی پرجمعیت در کابل است که به جر پدر و مادر، سایر اعضای خانواده همه تا سطح لیسانس و ماستری تحصیل کردهاند. او میگوید آمدن طالبان اولویتهای این خانواده را که «ادامه تحصیل» بود تغییر داده است. به گفتهی مریم، خانوادهاش در گذشته به سطحی از رضایتمندی و آسودگی رسیده بودند که اطمینان خاطر آنها را کنارهم خوشحال میکرد اما در حال حاضر همه اولویت خانواده به رفع نیازمندیهای اکنون تبدیل شده است.
خانوادهها از دید پدران
رمضان، پدر یک خانواده هشت نفره است و میگوید که به سختی پول پیدا میکند تا فقط غذای وعدهی بعدی را تامین کند؛ حال آنکه او در گذشته کار نسبتا بهتری داشت و میتوانست از ناحیهی تامین غذا و تحصیل فرزندانش مطمین باشد. رمضان میگوید: «اگر پول پیشم باشد ازی ملک میرم.» تمام اولویتهای خانواده رمضان به رفع نیازمندیهای اولیهاش خلاصه شده است.
محمد جلیل، پدری که سه فرزند دارد به خامه پرس میگوید: «هیچ چیزی سر جایش نیست.» به گفتهی او، مشکلات اقتصادی و فقر در افغانستان تحت حاکمیت طالبان سبب شده تا بخاطر اطمینان از آیندهی فرزندانش به «گزینهی فرار» فکر کند.
او میگوید یک خانواده وقتی از نظر اجتماعی ایمن است که پدر و مادر از آینده فرزندشان اطمینان داشته باشند و مشترکا برای اهدافی از این دست تلاش کنند اما در حال حاظر همسرش اجازهی کار ندارد و جلیل نیز کار قبلیاش را از دست داده است. او از این نظر خانوادهاش را «ناایمن» توصیف میکند و برای عبور از این وضعیت همچنان در فکر «گزینهی فرار» است.
داستان ایرانی...
ما را در سایت داستان ایرانی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان بازدید : 60 تاريخ : سه شنبه 26 ارديبهشت 1402 ساعت: 11:13