امروز شنبه، بیستوهشتم اسد برابر است با صدوچهارمین سالروز استرداد استقلال که با تلاش امانالله خان، شاه ترقیخواه افغانستان ممکن شد. از این روز همه ساله در افغانستان تجلیل میشود و یادآور برههی بسیار حساس تاریخ افغانستان طی سدهی بیستم و دهههای اخیر است.
امانالله خان به همراه همسر تجددخواه خود بانو ملکه ثریا تلاش کردند تا با اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به افغانستان یک هویت مدرن بدهند. او برنامههایی برای توسعه زیرساختها، بهبود آموزش و تحصیلات و حقوق زنان را آغاز کرد.
در همین دوره نخستین مکتب زنان تاسیس شد و آموزش ابتدایی نیز برای زنان به یک امر اجباری مبدل گردید. امانالله خان طی سدهی بیستم نه تنها برای افغانستان به نمادی از تجدد و روشنی تبدیل شده بود بلکه طرحهای او مبنی بر کسب استقلال و گامهایی در راستای تجدد در کشورهای منطقه نیز مورد توجه قرار گرفت.
قدمهای استوار و شجاعانهای که امانالله خان برداشته بود و تداوم آن، آیندهي روشنی برای افغانستان را تضمین میکرد اما طرح او در این راستا با مخالفت اسلامگرایان در دهه ۷۰ سدهی بیستم میلادی مواجه شد.
تاریخ افغانستان از این پس وارد منازعات داخلی شده و عقبگرایی، قهقرای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی که در جهت مخالف آرمانهای امانالله خان قرار داشت به بخش مسلم تاریخ افغانستان طی دهههای بعد از آن تبدیل میشود.
جنگهای داخلی در دهه نود میلادی اوج میگیرد و کشتارهای بسیار، مهاجرتهای میلیونی، ویرانیهای غیرقابل جبران و نفرتهای عمیق قومی-مذهبی را برجای میگذارد. طالبان در میان سایر گروهای جنگجو در همین دهه ظهور میکند و بزودی ابتکار عمل برای تسلط بر بخش وسیعی از افغانستان تا سال ۲۰۰۱ میلادی را در دست میگیرد.
آرمانهای امانالله خان در این دوره زیر مخروبههای کابل و لاشههای تسلیحات در سراسر افغانستان مدفون شد. کسی دیگر از تجدد، ترقی و روشنی یاد نکرد. تاریکی مطلق صفحات این بخش از تاریخ افغانستان را پوشاند تا اینکه دولت طالبان در سال ۲۰۰۱ متلاشی شد.
پس از آن و برای بیست سال، تلاشهای بینظم در راستای تحقق آرمانهای امانالله خان مبنی بر تضمین آزادی زنان، رفاه اجتماعی و آزادی بیان صورت گرفت. این تلاشهای بینظم نتایج غیرقابل انکار به همراه داشت و امید به داشتن افغانستان مترقی دستکم در دل جوانان جان گرفته بود اما افغانستان آبستن تحولاتی دیگر بود…