به دنبال ویژه گزارش بخش نخست «یکسالگی سقوط افغانستان» بخش دوم این گزارش به شرح وقایع از اول سپتامبر تا پایان سال ۲۰۲۱ را در بر میگیرد: شکلگیری اولین حرکت اعتراضی زنان در هرات، ممنوعیت سفر زنان بدون محرم شرعی، لغوقانوناساسی افغانستان و حملاتمرگبارداعش به مکانهای مذهبی و مراکز آموزشی.
تا تاریخ ۳۱ اگست که خروج آخرین نظامی امریکا را نشان میدهد، همهی توجهها به ازدحام میدان هوایی کابل بود و آنطوریکه جنرال فرانک مککنزی بعدها گفت، حدود ۴۰۰ نفر از نیروهای طالبان با چوب و چماق مردم را میزدند. اما بخش عظیمی از نیروهای طالبان در داخل و اطراف شهر مشغول مانورهایی گروهی بودند (با لباسهای نامتعارف، کلاشنیکوفهای آویزان از گردن، دمپاییهای که برای شهریان کابل از هر جهت غریب و عجیب بود، با رفتارهای دور از ادب و نزاکتهای شدیدا بیگانه با اصول شهری) که بعدها خبرنگار استرالیایی و ستوننویس فارنپالیسی از آن بنام ابزاری برای کنترل کشور با ایجاد «رعب و وحشت» یاد کرد. مردم نیز در این بحبوحهی تعقیب و گریز یا در کنج خانههاشان پناه گرفته بودند ویا هم در داخل و اطراف میدان هوایی تجمع کرده بودند.
اما پس از خروج نیروهای خارجی (۳۱ اگست ۲۰۲۱) اطراف میدان هوایی کابل خلوت شد و مردم دوباره به تکاپو افتادند تا با آنچه بر شهر و ده و قشلاق نازل شده است، رو به رو شوند. از متن همین رویارویی بود که جنبشهاي اعتراضی زنان شکل گرفت و تا امروز نیز ادامه دارد.
رسانهها دچار تحدید و انحطاط کاری شده بودند اما این واقعیت وقتی رو شد که سازمان گزارشگران بدون مرز به تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۲۱ اعلام کرد که طی کمتر از یک ماه از بین ۷۰۰ زن خبرنگار، ۶۰۰ زن کارشان را از دست داده و خانهنشین شدهاند.
این واقعیت زنگ خطری بود برای ارزشهایی که طی بیستسال افغانستان به آن دستیافته بود و به نوعی این واقعیت را بیان میکرد که در سایر بخشها نیز زنان با چنین وضع روبهرو شدهاند.
تاریخ ۲ سپتامبر، روزی استکه زنان در هرات برای نخستینبار پس از تسلط طالبان به صورت گروهی به خیابانها برآمدند. این شروع شکلگیری جنبشهایی بود که ادامهی آن در بلخ با فاجعه روبهرو شد و طبق گزارشها به تجاوز گروهی، شکنجه، تهدید و در مواردی هم به قتل زنان معترض انجامید.
اما این به معنای ختم اعتراض زنان نبود چرا که ادامهی آن هنوز هم در کابل با کارآزمودگی بیشتر و انباشت تجربیات بیشتر ادامه دارد.
اعتراض زنان در هرات با شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم» همراه بود که بعدها شکیب مصدق، خوانندهی سرشناس و معترض افغانستان از آن الهام گرفت و شاید یکی از کارهای ماندگارش را تولید و اجرا کرد.
یک روز پس از آن، به تاریخ ۳ سپتامبر، زنان در کابل به خیابانها برآمدند و آنان شعار «پیش به سوی آزادی» را حمل میکردند. به دنبال آن به تاریخ ۶ سپتامبر، زنان در بلخ گردهمایی برگزار کردند و شعار «نان، کار و آزادی» برای نخستین بار توسط دختران بلخ فریاد زده شد. این شعار که اکنون هستهی اصلی تمام جنبشهاي فعال زنان را تشکیل میدهد، نخست توسط دختران معترض بلخ، خیابان به خیابان حمل و فریاد زده شد و بهای سختی نیز پرداختند.
در ادامهی این سلسله اعتراضات زنان که هنوز به مثابهی جریان قابل تعریف ظهور نکرده بودند، در بدخشان، بامیان و برخی از ولایتهای دیگر نیز دختران راهپیمایی برگزار کردند و دختران بامیان قهراً مراسم گردهمایی طالبان در بامیان را بههم ریختند و بنرهایی در حمایت طالبان از ستیج را پاره کردند.
در ویژهگزارش بخش اول از خلاء اطلاعاتی یاد شد که پس از ۱۵ اگست بسیاری از رسانههاي داخلی از پوشش وقایع بازماندند. حولوهوش همین تاریخ (۷ سپتامبر) رسانههاي داخلی که شکسته و لرزان برگشته بودند، با موجی از سرکوب، تهدید و شکنجه روبر شدند. ۱۴ خبرنگار تنها به تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۲۱ از سوی طالبان بازداشت و شکنجه شدند که در رسانههای بینالمللی خبرساز شد.
جدا از برخورد طالبان با مردم، فروپاشی نظم اجتماعی، خدمات صحی و شهری، در بخش نظامی و رویارویی آنان با جبهات مسلح، آنطوریکه بعد از ۷ سپتامبر خودشان نیز میگفتند، با تسخیر درهی پنجشیر پایان یافت و پس از آن جنگ مسلحانهی رو در رو با طالبان فقط در بلخاب اتفاق افتاد.
به تاریخ ۶ سپتامبر درهی پنجشیر و سنگرهای جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود به دست طالبان افتاد. موفقیت طالبان در جنگ و مهار تنشهای مسلحانه موفقیت آمیز بود. راس ویلسن، شارژدافر پیشین سفارت امریکا در افغانستان بعدها گفت که طالبان حمایت مردمی ندارند و از رهگذر جنگ “طولانی مدت” قدرت را در اختیار گرفتند.
یکروز پس از آن یعنی به تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۲۱ طالبان بالاخره توانستند کابینهی موقت متشکل از نخستوزیر (ملا حسن آخوند، پشتون)، دو معاون (ملا عبدالغنی برادر، پشتون و عبدالسلام حنفی، ازبک)، ۱۶ وزیر ( یک تاجیک و ۱۵ پشتون) را به رهبری ملا هبتالله آخوندزاده، پشتون اعلام کردند.
این کابینه با اکثریت پشتون با موجی از واکنشها روبهرو شد اما طالبان تا هنوز اعتنایی به واکنشها نداشته است؛ جز برگزاری نشست ملاهای وفادار به طالبان که در بخش چهارم این ویژهگزارشها به آن پرداخته شده است.
طالبان به تاریخ ۲۷ سپتامبر قانون اساسی افغانستان را لغو و به جای آن اعلام کردند که تا اطلاع ثانوی قانون اساسی اصلاحشدهی سال ۱۹۶۴ دورهی ظاهرشاه را تطبیق میکنند اما به این نیز میرسیم که ملاهیبتالله، رهبر طالبان از تنفیذ هر نوع قانونیکه ساختهی بشر باشد، متنفر است.
بعضی از گوشههاي افغانستان چه قبل از سال ۲۰۰۱ یا بعد از آن همیشه محل اختفا یا حتا جولان گروههای تروریستی بوده است. این امر پس از تسلط طالبان کم نشد بلکه شدت گرفت. چرا که طبق اعتراف امیرخان متقی در نشست تاشکند، آنان حدود ۸۰۰۰ داعش را از زندانهای بگرام و پلچرخی آزاد کرده بودند.
از سوی دیگر احتمال نزدیکی طالبان با برخی از گروههای تروریستی نیز وجود داشت که بخشی از این ارتباط با کشتهشدن ایمن الظواهری، طالبان را به صرافت سکوت انداخته است و گمانهزنیها در این خصوص را در بخش پنجم این ویژه گزارشها میخوانید.
اما با برشماری حملات داعش پس از تسلط طالبان، سطح افزایش فعالیتهای تروریستی مشخص میشود که شروع آن حمله به میدان هوایی کابل بود. این حمله ۱۷۰ کشته برجای گذشت که شرح جزییات آن در بخش اول ویژه گزارشهای “یکسال حاکمیت طالبان” آمده است. پس از آن به تاریخ ۸ اکتبر، حملهی دوم داعش به مسجد سیدآباد قندوز و در ادامه آن به تاریخ ۱۵ اکتبر حملهی داعش به امام بارگاه فاطمیه قندهار، که مجموعا ۲۱۲ کشته و بیش از ۳۰۰ زخمی برجای گذاشت.
حملات داعش به مکتب عبدالرحیم شهید به تاریخ ۴ ثور ۱۴۰۱ نیز از نوجوانان صنف دهم و یازدهم قربانی گرفت که طبق گزارش مراکز صحی، ۲۲ کشته و زخمی تنها به شفاخانه محمدعلی جناح منتقل شده بود. در همین تاریخ، آموزشگاه ممتاز در غرب کابل نیز مورد حمله قرار گرفت و پس از آن حملات داعش بر مسافرین در مزار شریف که هرکدام نمایانگر افزایش سطح فعالیتهای تروریستی داعش پس از رویکار آمدن طالبان را نشان میدهد.